- صرف کردن
- خرج کردن، مصرف کردن، نفقه کردن، بکار بردن، هزینه کردن
معنی صرف کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- صرف کردن
- به کار بردن، مصرف کردن، خرج کردن،
برای مثال نداشت چشم بصیرت که گرد کرد و نخورد / ببرد گوی سعادت که صرف کرد و بداد (سعدی۲ - ۶۳۹)
- صرف کردن
- به کار بردن، خرج کردن، سود داشتن، سود کردن
- صرف کردن
- Spare, Spend
- صرف کردن
- экономить , тратить
- صرف کردن
- sparen, ausgeben
- صرف کردن
- економити , витрачати
- صرف کردن
- oszczędzać, wydawać
- صرف کردن
- poupar, gastar
- صرف کردن
- risparmiare, spendere
- صرف کردن
- ahorrar, gastar
- صرف کردن
- épargner, dépenser
- صرف کردن
- sparen, uitgeven
- صرف کردن
- बचाना , खर्च करना
- صرف کردن
- menghemat, menghabiskan
- صرف کردن
- وفّر , أنفق
- صرف کردن
- 절약하다 , 쓰다
- صرف کردن
- לחסוך , להוציא
- صرف کردن
- 节省 , 花费
- صرف کردن
- 節約する , 費やす
- صرف کردن
- ayırmak, harcamak
- صرف کردن
- kuokoa, kutumia
- صرف کردن
- ประหยัด , ใช้จ่าย
- صرف کردن
- বাঁচানো , খরচ করা
- صرف کردن
- بچانا , خرچ کرنا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گساریدن
مالک شدنبدست آوردن، چیزی را بمیل خود تغییر دادن
گساردن گساریدن
Consume, Expend
consumir, gastar
захватить
ergreifen
konsumieren, ausgeben
konsumować, wydawać